چه اندازه باور دارید که این زندگی راحت شما می‌تواند در یک‌لحظه به مکافاتی عظیم تبدیل شود؟ زندگی همیشه این‌طور که فکر می‌کنید ریتم آرامی ندارد و ممکن است اتفاقاتی ناگوار برای همیشه شما و زندگی‌تان را تغییر دهد. این چیزی است که ایتن مارس، آرشیتکت موفق و سرزنده داستان بازی Heavy Rain تجربه کرده است. او که کنار خانواده گرم و دوست‌داشتنی‌اش زندگی خوب و خوشی دارد، به‌یک‌باره در تصادفی ناگهانی پسر بزرگش جیسن را برای همیشه از دست می‌دهد و خود نیز به مدت 6 ماه به کما می‌رود. بعد از بیدار شدن از کماست که تازه می‌فهمد چه زندگی دشواری پیش رو دارد و تک‌تک لحظاتش به مصیبتی عظیم تبدیل می‌شود و می‌توان رنج و درد را در نگاه ایتن مشاهده کرد. او که به موجودی افسرده و بی‌تفاوت تبدیل‌شده است کم‌کم می‌فهمد که پای قاتلی بی‌صفت در میان است که دست به قتل کودکان می‌زند.

استودیو Quantic Dream در خلق داستان‌های شاهکار فوق‌العاده عمل کرده است و دیوید کیج افسانه‌ای تابه‌حال هر چه ساخته و نوشته فوق‌العاده بوده است. بازی Heavy Rain اما ما را در عمق یک داستان فوق‌العاده قرار می‌دهد و ما را با قاتلی به نام اریگامی آشنا می‌کند. این مرد شرور و سنگ دل، کودکان را در کانال‌های آب زیرزمینی زندانی می‌کند و بعد بارانی شدید، باعث خفه شدن این کودکان پاک و معصوم می‌شود. این قاتل بی‌شرف بعد از کشتن این کودکان، آن‌ها را درجایی رها می‌کند و همچنین یک اریگامی روی دستشان و یک گل ارکیده روی سینه‌شان قرار می‌دهد. این وظیفه شماست که جلوی این فرد را بگیرید و بالاخره از مشخص کنید که دلیل این کارهایش چیست. پرداختن به داستان به این معنی نیست که بازی Heavy Rain گیم پلی را فراموش کرده است و بلکه ترکیب آن با داستانی عمیق، باعث شده که در همان لحظه‌های اول به یکی از طرفداران پروپاقرص بازی تبدیل شوید.

این داستان و گیم پلی در کنار جلوه‌های بصری فوق‌العاده احساس عمیقی را در شما به وجود خواهد آورد. چهار کاراکتر متفاوت در بازی حاضر هستند که هرکدام یک هدف مشخص دارند و آن نیز پیدا کردن قاتل اریگامی است. بازی هر بار کنترل یکی از آن‌ها را به شما می‌دهد و به‌یک‌باره خواهید دید که داستان آن‌ها فوق‌العاده به یکدیگر مرتبط است. Heavy Rain در تاروپود خود اثر پروانه‌ای را به‌عنوان چراغ راه برگزیده است و مواظب هرکدام از تصمیم‌های کوچک باشید که بعدها نتیجه کار را با چشمان خودخواهید دید. دیوید کیج در بخش موسیقایی بازی شاهکاری به‌تمام‌معنا به‌جا گذاشته است و به‌خوبی اشکتان را درمی‌آورد و همچنین حس ترس عجیبی را در وجودتان بر خواهد انگیخت. قاتلی بی‌رحم بدون هیچ مجازاتی، آزادانه در کوچه خیابان‌های شهر قدم می‌زند و برای خودش کیف می‌کند، آیا می‌توانید بالاخره این موجود خبیث را پیدا کنید؟